درستی یا نادرستی جداسازی کودکان تیزهوش (بخش دوم)

همانطور که پیشتر از این نیز بارها در مقالات قبلی ذکر شده است ، مسئله جداسازی کودکان تیزهوش از سایر کودکان یک موضوع جدی است. هر […]

نوشته درستی یا نادرستی جداسازی کودکان تیزهوش (بخش دوم) اولین بار در مرکز هوش کودک نیک. پدیدار شد.

همانطور که پیشتر از این نیز بارها در مقالات قبلی ذکر شده است ، مسئله جداسازی کودکان تیزهوش از سایر کودکان یک موضوع جدی است.

هر چند بسیاری از خانواده ها تمایل دارند کودکان تیزهوش خود را از سایر کودکان جدا کنند تا توانایی و انرژی آنها در مسیر درست خود قرار بگیرد ؛ اما حقیقت این است که جداسازی این کودکان می تواند مسائل جدید دیگری ایجاد کند که در بعضی از مواقع توانایی ذاتی یک کودک را به انحراف بکشد ؛ اما همچنان گفتگو و بحث در خصوص اینکه آیا جداسازی این کودکان می تواند مفید یا مضر باشد ادامه دارد. در این مقاله به ادامه بحث قبلی خود می پردازیم تا با ابعاد بیشتری از این موضوع آشنا شویم.

الف) نادیده گرفتن سایر توانایی های کودک

یکی از مشکلاتی که توجه بیش از اندازه یا جداسازی کودکان تیزهوش می تواند ایجاد کند ، نادیده گرفتن سایر توانایی های این کودکان است. گاهی ممکن است علاوه بر توانایی هوشی که فرزند شما دارد ، تعداد دیگری از توانایی ها را نیز دارا باشد که چه بسا بهره مندی و اهمیت دادن به آنها ، زندگی و سعادت و سلامت روان بیشتری را برای کودک شما فراهم می کند.

از طرفی در برخی از اوقات مشاهده شده است که والدین با تأکیدی که بر هوش کودک دارند ممکن است برخی از مشکلات رفتاری یا شخصیتی و یا ذهنی کودک خود را نبینند یا به اهمیت آن پی نبرند. بنابراین توصیه اکثر کارشناسان و متخصصان در این حوزه این است که تمرکز بیش از اندازه به توانایی های ذهنی کودک می تواند ما را از پرداختن به سایر توانایی ها یا حتی ناتوانی های کودک که در آینده مسئله ساز خواهند شد منحرف کند.

ب) اهمیت حضور کودکان تیزهوش در کنار کودکان با هوش متوسط

برخی از افراد چنین ادعا می کنند که حضور کودکان تیزهوش در کنار کودکان با هوش متوسط می تواند در توانایی های کودکان تیزهوش خللی ایجاد کند یا اینکه سبب اتلاف وقت آنها شوند. دلیل آنها هم این است که این کودکان سریع تر از افراد عادی یاد می گیرند و بقیه اوقات خود را به بیکاری می گذرانند تا معلم پس از آموختن مطلب به همه کودکان ، مطلب جدیدی را برای آنها ارائه دهد. اما نکته مهم در این ادعا این است که چند درصد از افراد در طیف باهوش قرار دارند ؟

اگر یک کلاس ۲۰ نفره را در نظر بگیریم شاید حتی یک نفر از آنها نیز جزء افراد باهوش نباشند ؛ زیرا معمولاً از هر ۱۰۰ نفر یک یا دو نفر هستند که توانایی هوشی بالاتری نسبت به سایرین دارند. بنابراین برچسب اشتباه به کودکان به عنوان یک فرد باهوش خود می تواند عوارض و مشکلات بیشتری برای آنها ایجاد کند. به همین دلیل تفکیک این کودکان نمی تواند یک کار منطقی به نظر برسد.

همچنین در بسیاری از مدارس یا مراکز آموزشی کشورهای پیشرفته به جای جداسازی این کودکان سعی می کنند کودکان تیزهوش را در کنار کودکان با هوش متوسط قرار دهند تا سایر کودکان از توانایی آنها برای آموختن سریع مطالب استفاده کنند.

با توجه به مطالب گفته شده ، به نظر می رسد جداسازی این کودکان یک امر بسیار نادرست است که هم به کودکان تیزهوش و هم کودکان با هوش متوسط می تواند آسیب وارد کند.

بنابراین بهترین روش این است که کودکان تیزهوش در کنار سایر کودکان قرار بگیرند تا توانایی های ارتباطی و اجتماعی آنها نیز افزایش پیدا کند (چرا که امروزه یکی از دلایل موفقیت افراد در زندگی و کسب و کار داشتن توانایی های ارتباطی بالاست ) زیرا جداسازی کودکان تیزهوش از آنجایی که تعدادشان کمتر از افراد در حد متوسط است این فرصت مهم را از آنها خواهد گرفت که بتواند با هر  نوعی از افراد ارتباط برقرار کنند.

بنابراین بهترین اقدام برای کمک به کودکان تیزهوش ، جداسازی آنها نیست ،  بلکه بهترین روش این است که در کنار آموزشهای معمولی در کنار سایر کودکان ، آموزشهای ویژه ای نیز دریافت کنند تا بتوانند از توانایی های خود بهترین بهره را ببرند.


مقاله مرتبط :

درستی یا نادرستی جداسازی کودکان تیزهوش (بخش اول)

 

نوشته درستی یا نادرستی جداسازی کودکان تیزهوش (بخش دوم) اولین بار در مرکز هوش کودک نیک. پدیدار شد.