یکی از راهبردهایی که شرکتها یا سازمانهای مختلف برای تشویق کارکنان خود استفاده می کنند تا آنها متناسب با ارزش ها و شعارهای سازمان یا شرکتشان زندگی کنند یا در زندگی معمولی خود آنها را به کار ببرند استفاده از برندسازی داخل سازمانی است.
یکی از عوامل بسیار مهمی که موجب بهتر شدن عملکرد یک سازمان می شود این است که ابتدا روی کارکنان داخل سازمان خود سرمایه گذاری کنند. این سرمایه گذاری به معنی ارائه خدمات یا تنظیم برنامه هایی است که بتواند کارکنان داخل سازمان را به افرادی وفادار نسبت به برند تبدیل کند. برندها حتی در زندگی روزمره کارکنان وفادار به برند در جریان هستند.
به همین دلیل اکثر سازمانها و شرکتها سعی می کنند برای اجرای برندسازی داخل سازمانی ، طراحی ها ، نقشه ها و برنامه هایی داشته باشند که ارتباط بین سازمان و مسئولین آن و همچین ارتباط میان تمامی کارکنان با یکدیگر را تسهیل کنند. آنها سعی می کنند در این برنامه های خود ، کارکنان را برای درک بیشتر قوانین و اهداف سازمانی آماده کرده و آموزش دهند. همچنین آنها می توانند این برنامه را به گونه ای طراحی کنند که خود کارکنان این آموزش را از یکدیگر دریافت کنند.
هدف از این آموزشها این است که کارکنان سازمان را به عنوان سفیرهای برند خود در جامعه تبدیل کنند. اگر کارکنان این سازمانها یا برندها آموزشهای لازم را دیده باشند و ارتباط محکم و قوی با مسئولین و سایر کارکنان داشته باشند میزان تعهد آنها به برند افزایش پیدا می کند و بدون کوچکترین تلاشی تبدیل به نماینده ها و سفیران برندهای خود می شوند.
از نظر مشاور برندسازی ، در این برندسازی ، هدف این است که قبل از ارسال پیام برند به مصرف کنندگان یا مشتریان ، کارکنان این شرکتها پیام برند را دریافت کنند. فهم درست از پیام و هدف برند توسط کارکنان موجب می شود آنها ، پیام برند را به درستی به مشتریان منتقل کنند. در حالی که اگر کارکنان شما هنوز متوجه پیام یا هدف برندنتان نشده باشند نمی توانند این پیام را به درستی به مشتریان منتقل کرده یا تصویر صحیحی از آن در ذهن مخاطبان خلق کنند. بنابراین مسئله درک صحیح برند از جانب کارکنان یکی از اصول مهم در برندسازی است. آنها ارتباط مستقیم با مشتریان دارند و هر چقدر دانش و آگاهی و درک آنها از برند بیشتر باشد بهتر می توانند با مشتریان ارتباط برقرار کنند.
متأسفانه شرکتها یا برندهای کمی وجود دارند که این اصل را رعایت کنند و از برندسازی سازمانی شروع کنند تا به برندسازی خارج سازمانی برسند. البته در ایران این خلاء بیشتر دیده می شود ؛ به گونه ای که بسیاری از مدیران شرکتها یا برندها اهمیت زیادی به برندسازی داخل سازمانی نمی دهند و هدفشان را تنها محدود به معرفی محصول به مشتریان می کنند. هر چند ناگفته نماند که در این میان ، برخی از برندها یا سازمان ها هم هستند که با جدیت بسیاری آن را پیاده کرده و دنبال می کنند.
برای رسیدن به این هدف از راهکارهای زیر می توان بهره گرفت.
یک) تشکیل جلسات منظم
تشکیل جلسات منظم به مدیران کمک می کند تا بتوانند در جریان تغییرات سازمانی یا اطلاعاتی که کارکنانشان به آنها می دهند در قرار بگیرند. از آنجایی که کارکنان با مشتریان و موقعیت ارائه خدمات در ارتباط مستقیم هستند می توانند اطلاعات بسیار مفیدی به مدیران بدهند که در پیشبرد اهداف برند بسیار مهم است.
دو) ایجاد ارتباط نزدیک مدیران و مسئولین با کارکنان
در این جلسات مدیران می توانند از نزدیک با کارکنان خود در ارتباط باشند و ارتباط دو طرفه و دوستانه ای با آنها برقرار کنند که در ایجاد تعهد در کارکنان بسیار مهم است.
سه) آشنایی و همکاری کارکنان
این جلسات به کارکنان نیز کمک می کند تا با همکاران خود که در بخشهای دیگر مشغول فعالیت هستند آشنا شوند و ارتباط نزدیک و دوستانه ای بین آنها شکل بگیرد.